انتشار : ۱۸ شهریور , ۱۴۰۲
پشم ریسی تبدیل پشم به نخ که در روستاها و عشایر انجام میشود با پیشینه چند هزار ساله در ایران که زیرساخت دست بافته های ایرانی هست و زحمت این کار را بانوان عشایر و روستا می کشند ، وسیله ای که دوک نامیده میشود از چوب یا فلز این کار با مهارت انجانم میگردد که امروزه ماشین هم این کار را انجام می دهد
این روش را میشود بخشی از میراث ناملموس قرار داد ودر جاذبه های گردشگری تجربه گرا مورد استفاده قرار داد
خامه: به پشم تابیده شده در اصطلاح قالیبافی، خامه میگویند. به عبارت بهتر برای آن که بتوان از پشم چیده شده استفاده نمود باید آن را به خامه تبدیل کرد.
بعد از جدا نمودن پشم از بدن گوسفند پشمها را از نظر رنگ و کیفیت جدا نموده و در دستههای مختلف قرار میدهند.
کیفیت پشم گوسفند به عواملی چون تغذیه، نژاد و محل پرورش گوسفند بستگی دارد. بهترین پشم از گوسفندانی بدست میآید که در مناطق خوش آب و هوا زندگی میکنند. از نظر نژاد پشم نژادهای مختلف متغیر است مثلاً پشم گوسفندان مرینوس ظریف و نیمه مات است و پشم نژاد خاصی از گوسفندان انگلیسی شفاف و براق است.
از نظر مناطق مختلف بدن گوسفند پشمها به ۱۴ گروه تقسیم میشوند که عبارتند از:
۱- پشم شانه: بهترین پشم روئیده شده در بدن گوسفند میباشد و از آن به عنوان نمونه استاندارد جهت مقایسه استفاده میکنند.
2- پشم پهلو: بعد از پشم شانه بهترین پشم در بدن هر گوسفند پشم پهلو میباشد.
۳- پشم تحتانی گردن: از نظر مرغوبیت، مرغوبیت آن کمتر از پشم پهلو میباشد.
۴- پشم فوقانی گردن: مرغوبیت آن کمتر از قسمت پشم تحتانی گردن میباشد.
۵- پشم پهلو (جلو): پشمی نسبتاً خوب با کمترین اجزای گیاهی میباشد.
۶- پشم گُرده: پشمی نسبتاً خوب با کمترین اجزاء گیاهی ولی با مرغوبیت کمتر از پشم پهلو (جلو) میباشد.
۷- پشم پهلو (عقب): پشمی نسبتاً خوب با کمترین اجزاء گیاهی ولی با مرغوبیت کمتر از پشم گردن میباشد.
8- پشم پشت: پشمی که از نظر مرغوبیت، کیفیت آن از پشمهای فوق کمتر میباشد.
۹- پشم تهی گاه بالای زانو: پشمی ضخیم و کوتاهتر از قسمتهای دیگر میباشد و رنگ آن متمایل به زرد میباشد که آغشته به اجزاء گیاهی و فضولات حیوانی میباشد.
۱۰- پشم شکم: پشمی است پرحجم و با حالت سنگین که با اجزاء گیاهی همراه میباشد.
۱۱- الیاف بالای زانو: الیافی است کوتاه، زبر و خشن که رنگ پذیری آن پایین است.
۱۲- پشم سینه: پشمی است با حالت خیلی سبک و ضخیم و از نظر رنگ مات نامرغوب است.
13- موی قسمت سر: الیاف این قسمت خیلی سبک، کوتاه، باریک و نامرغوب میباشد و پستترین نوع الیاف میباشد.
۱۴- الیاف مویی ساقی پا: الیافی کوتاہ، زبر و خشن که رنگ پذیری آن پایین میباشد و پستترین الیاف بر روی بدن گوسفند میباشد.
در اکثر مناطق دنیا مثلا استرالیا سورتبندی فوق رعایت میشود و حتی فردی مسئول مراقبت پشمهای جدا شده از بدن گوسفند میباشد تا پشمهای قسمتهای مختلف با هم مخلوط نگردند تا اینکه در بستههای جدا، بسته بندی گردند. ولی در کشور ما سورتبندی فوق انجام نمیشود و آنچه در ایران متداول است به شرح زیر میباشد:
۱- پشم سفید درجه ۱: کلیه پشمهای سفید بدن گوسفند به استثنای پشمهای دست و پای گوسفند میباشد.
۲- پشم سفید درجه ۲: پشمهای سفید دست و پای حیوان و پشمهای سفید با الیاف کوتاه در این گروه جای دارند.
۳- پشم شکری: شامل پشمهایی میباشد که کمی از سفید تیره تر میباشند.
۴- پشم الوان: مخلوطی از پشمهای قهوهای، شتری، خاکستری و پشمهای رنگی دیگر میباشد.
۵- پشم مشکی: در این گروه پشمهایی که دارای رنگ مشکی باشند جای دارند.
پس از طبقه بندی نمودن پشمها، آنها را داخل ماشین حلاجی میریزند. عمل حلاجی باعث میشود تا گردوخاک و فضولات از پشمها جدا شود و در مرحله شستشو پشمها بهتر در معرض مواد پاک کننده قرار می گیرند.
بازکردن پشمها و پاک کردن آنها از مواد خارجی (مثل گردوخاک، فضولات، اجزاء گیاهی) را حلاجی میگویند. حلاجی به ۲ صورت دستی و ماشینی انجام میشود:
در این روش با استفاده از کمان و مشته به روشی خاصی پشمها را حلاجی میکنند که در اثر تماس پشم با تار کمان، پشمها پف میکنند و عمل حلاجی صورت میگیرد.
این عملیات در کارخانجات قبل از شستشو و با استفاده از وسایلی مکانیکی صورت میگیرد. عملیات حلاجی باعث میشود که گردوغبار و فضولات از پشمها جدا شود و در مرحله شستشو پشمها بهتر در معرض مواد پاک کننده قرار گیرند.
پس از حلاجی نمودن، پشم را خارگیری میکنند به این صورت که آنها را در محلول اسید سولفوریک رقیق فرو میبرند و این عمل موجب میشود که خس و خاشاک چسبیده به الیاف که با انجام حلاجی از پشمها جدا نشده بود، جدا گردد سپس با فرو بردن پشمها در حمام قلیایی اثر اسید خنثی میشود. سپس پشمها را با آب شسته و خشک میکنند. بعد از عملیات خارگیری نوبت شستشوی پشمها فرا میرسد که به دو صورت دستی و ماشینی انجام میشود که روش ماشینی مطمئن تر و بهداشتی میباشد.
این روش شستشو که از قدیم الایام مرسوم میباشد با استفاده از مواردی مثل چوبک و آب، پشمها را میشویند چوبک که خاصیت جذب مواد روغنی دارد باعث میشود که عمل شستشو بهتر صورت گیرد. سپس پشم شویان، پشمها را در سبد میگذارند و آنقدر آنها را در آب شیرین و صاف و سرد فرو میبرند تا قسمتی از چربی ها تا حد امکان از پشم جدا گردد.
در روش دیگر شستشوی دستی، از روش گرده شور کردن (نیمه شور کردن) پشمها استفاده میشود به این صورت که حیوان زنده را به داخل رودخانه برده و به صورت ابتدایی با آب و صابون شستشو میدهند. لکن با این روش پشم کاملا تمیز نمیشود و در نتیجه روشی کاملی و مطمئن نیست و حتما باید پشمها به روش بهداشتی شستشو داده شوند.
پس از حلاجی نمودن، پشمها را وارد ماشین شستشو میکنند؛ این ماشین که از ۵ - ۳ حوضچه تشکیل شده است باعث میشود که پشمها به طور کامل و به صورت بهداشتی شسته شوند محتویات حوضچه ها (حمامها) در ماشین شستشوی ۵ حوضچه به صورت زیر میباشد:
1- حوضچهٔ اول: این حوضچه فقط محتوی آب خالص میباشد (به طور مثالی برای ۱۰ کیلوگرم پشم در این حوضچه ۵۰ لیتر آب موجود است) در این حوضچه پشمها را به مدت ۱۵ دقیقه به هم میزنند سپس پشمها را خارج کرده آب آنها را میگیرند و وارد حوضچه میکنند.
۲- حوضچهٔ دوم: این حوضچه محتوی آب و کربنات سدیم میباشد (۵۰ لیتر آب و 250 گرم کربنات سدیم) در این حوضچه پشمها را به مدت ۵ دقیقه میگردانند.
۳- حوضچهٔ سوم: 50 لیتر آب و ۵۰ گرم صابون در این حوضچه موجود میباشد که پشمها با این مواد شستشو داده می شوند (در صورت عدم وجود صابون میتوان از دیترجنت استفاده نمود و بهتر است آب کمی گرم باشد) مدت زمان شستشوی پشمها ۵ دقیقه است.
۴- حوضچهٔ چهارم: این حوضچه محتوی 50 لیتر آب و ۲۵ گرم صابون میباشد باز پشکها در این حوضچه شستشو داده می شوند. (بهتر است آب کمی گرم باشد) پشمھا را ۵ دقیقه در این حوضچه نگه می دارند.
5- حوضچه پنجم: این حوضچه فقط از آب خالص تشکیل شده است پشمها را پس از ورود به این حوضچه حدود چند دقیقه میگردانند و سپس آب آنها را گرفته و خشک میکنند. این نکته قابل توجه است که از زیاد حرکت دادن پشمها باید خودداری نمود و سعی نمود که تا حد امکان مواد قلیایی از پشم جدا گردد و عمل خشک نمودن پشم ها به طور دقیق و کامل انجام شود چون در صورتی که پشمها خوب خشک نشوند فاسد میگردند و برای قالیبافی مناسب نخواهند بود.
عملیات شستشو باعث میشود که پشمها فاسد و همچنین دچار پوسیدگی و بید زدگی نشوند و به طور کلی شستشوی ماشینی یک روش بهداشتی، کامل و مطمئن می باشد و سلامت آتی بافنده را تأمین میکند.
لازم به ذکر است که بازده پشمها (درصد پشم خالص به ناخالصیهای پشم) برای مناطق مختلف کشور متفاوت است و هرچه این درصد بالاتر باشد پشم از ارزش بالاتری برخوردار است این نسبت برای پشمهای سبزوار و تربت حیدریه ۴۴٪ - ۳۶٪ و برای پشمهای کرمانشاه 52% - ۴۶ ٪ میباشد.
بعد از مرحلهٔ فوق، برای اینکه بتوان از پشم استفاده نمود باید ریسیده شود تا بصورت نخ (خامه) درآید که این کار به دو روش انجام میشود.
روی پشم شسته شده و خشک شده حاصل از مرحلهٔ قبل، آب و روغن که به نسبت ھای لازم باھم مخلوط شده اند میپاشند (هدف از پاشیدن آب و روغن تابیدن بهتر پشم میباشد) پس از ۱۲ ساعت پشمها را توسط دستگاه، حلاجی میکنند و در دستگاه کاردینگ که وظیفهاش به نظم کشیدن الیاف و تبدیل تارهای عنکبوتی به فتیله و همچنین تعیین متریک نخها می باشد پشم را به صورت نوارهای باریکی به نام نیمچه نخ در می آورند و در دستگاه رینگ به آنها تاب لازم را میدهند و سپس در دستگاههای دولا تاب و کلاف، آنها را تاب داده و به صورت کلاف در میآورند (معمولاً بهتر است که تاب خامه ها کم باشد البته میتوان از خامههای دولای بدون تاب و خامههای یکلا نیز استفاده نمود که بستگی به رجشمار و نوع استفادهٔ فرشی دارد).
ریسیدن پشم بوسیله دست، بیشتر در بین روستائیان و عشایر رواج دارد که به دو صورت انجام می شود.
در این روش پشم ابتدا حلاجی شده به صورت کلاف روی مچ دست قرار گرفته و شخص آن را به سمت سر دوک هدایت میکند که به صورت نیم تاب درمیآید و سپس با چرخاندن دوک و با روشی ماهرانه نیم تاب را تاب لازم داده به نخ تبدیل میکند و به دور دوک میپیچاند.
این چرخ روی پایه ای قرار گرفته درمرکز این چرخ میله ای قرار دارد که حول خودش میچرخد و در ضمن میله ای دیگر به آن متصل است که ریسنده به دلخواه میچرخاند. برای انجام این کار پشم را با یک دست به طرف میله هدایت میکند و با دست دیگر چرخ را چرخانده و پشم را به نخ تبدیل میکند.
برای انجام اعمال فوق، مهارت لازم است و در صورت بی دقتی نخ ریسیده شده از کیفیت مورد نیاز برخوردار نیست.
در ادامهی مراحل تبدیل پشم به خامه ، مرحله رنگرزی را مورد بحث قرار میدهیم اما قبل از آن بد نیست با روش شماره گذاری نخ قالیافی نیز آشنا شویم.
در این سیستم نخ برحسب طول در واحد وزن شماره گذاری می شود با توجه به موارد فوق در مباحث قبلی این گونه نتیجه گیری می شود که هرچه طول الیاف پشم بلندتر وقطر نخ کمتر باشد پشم از ظرافت بالاتری برخوردار است و به عبارتی شماره نخ با ظرافت آن رابطه مستقیم و با قطر آن نسبت معکوس دارد و به بیانی واضح تر هرچه شماره نخ بالاتر باشد قطر آن کمتر است بعنوان مثال: وقتی میگوییم که شماره نخی 10 است منظور این است که ۱۰ متر آن ۱ گرم وزن دارد و وقتی میگوییم نمره آن ۲۰ است یعنی ۲۰ متر آن ۱ گرم وزن دارد.
در این روش طول برحسب متر و وزن بر حسب گرم(g) سنجیده می شود.
N = L/W یا طول/وزن = شماره نخ
لازم به ذکر است که خامههای مورد مصرف در قالیبافی دولا میباشند به همین دلیل همراه نمره نخ عدد ۲ نیز ذکر می شود. نمرات رایج در بازار عبارتند از:
3/2 – 4/2 – 5/2 – 6/2 – 7/2 - 8/2 – 9/2 – 10/2 – 11/2 – 12/2 – 14/2 – 18/2 – 20/2 – 24/2
در شماره گذاری فوق بزرگترین شماره نشان دهنده ظریفترین نخ به حساب می آید و کوچکترین نمره نشان دهنده ضخیم ترین نخ میباشد.
یکی از قدیمیترین پدیده هایی که بشر موفق به کشف آن شده است رنگ می باشد و تا سالیان سال بشر از مواد رنگرزی طبیعی برای رنگرزی استفاده مینموده است. برخی آن را به مصریان و برخی آن را به چینی ها نسبت میدهند ولی کشفیاتی نیز بدست آمده است که دال بر وجود چنین هنری در شوش دارد.
تا قرن ۱۹ میلادی بشر برای رنگرزی، از مواد طبیعی استفاده می نموده است ولی در قرن ۱۹ میلادی با کشف رنگرزی مصنوعی تحولی عظیم در رنگرزی روی داد و تنوع رنگها به هزاران رنگ رسید و هنوز هم دانشمندان تلاش زیادی برای کشف رنگهایی با کیفیت بالاتر انجام میدهند. با توجه به اهمیت رنگ و شناختی که بشر از این پدیده جذاب کسب نموده است، توانسته است که پیشرفت قابل ملاحظه ای در این رشته کسب نماید استفاده از رنگهای طبیعی و عملیات رنگرزی از هزاران سال پیش تاکنون در بین مردم کشور ما متداول بوده است و رنگرزی جایگاه ویژه ای داشته است و با گذشت زمان این رشته پیشرفت نموده است که سعی بر استفاده از رنگهای با تنوع و کیفیت بیشتر بوده است و امروزه نیز با پیشرفت هنر فرشبافی، هم اکنون در صورت بافی تا صدها رنگ متنوع استفاده می شود و همین ترکیب رنگهاست که اهمیت قابل ملاحظه ای در مینیاتوربافی و همین استعداد هنرمندان ما در بافت، رنگ و طرح است که باعث شده نام ایران و فرش با هم عجین گردد و هنوز هم کشور ما در ارائه این هنر برتری خود را حفظ کند.
بطور کلی رنگها به ۳ گروه رنگهای درجه یک، درجه دو و درجه سه تشکیل میشوند.
رنگهای آبی، قرمز و زرد می باشند.
شامل رنگهایی هستند که از ترکیب ۳ رنگ فوق بدست میآیند و شامل نارنجی، بنفش و سبز میباشند.
شامل رنگهایی هستند که از ترکیب رنگهای اولیه و ثانویه بدست می آیند.
در نوعی دیگر از تقسیمبندی، رنگها به ۲ دسته رنگهای گرم و سرد تقسیم می شوند.
رنگها چه گرم و چه سرد، یا سیر یا روشن می باشند. به رنگهای روشن، رنگهای ملایم و به رنگهای سیر، رنگهای تند نیز گفته می شود.
هنرمندان ما بیشتر از رنگهای ملایم استفاده مینموده اند و از بکارگیری رنگهای تند پرهیز می کرده اند، لکن بیشتر به هماهنگی نقش و رنگ التفات داشته اند.
امروز علاوه بر سليقه هنرمند طراح و بافنده، تقاضای بازار نیز در نظر گرفته میشود و با توجه به آن رنگها را انتخاب میکنند.